کوچینگ چیست؟

کوچینگ(Coaching) یا مربی گری، فرآیندی است که افراد را قادر می سازد، راه حل هایی بیابند که بهترین و مناسب ترین راه برای آنهاست و آنها را به کار بگیرند. این امر از طریق گفتگو بین کوچ (مربی) و کوچی (مراجع) در فضایی امن و مطمئن اتفاق می افتد و به کوچی کمک می­کند تا ابعاد مختلفی از دیدگاه ها، احساسات و عملکرد خود و موقعیت ها و افراد دیگر را مورد بررسی قرار داده و به درک دقیق و شفافتری دست یابد.

در طی جلسات کوچینگ، کوچ به خوبی گوش می کند و با حمایت و همراهی که انجام می­دهد، به کوچی کمک می­کند به اطلاعات ارزشمندی در مورد خود و مسائل مورد نظرش دست یابد و به سطحی از خودآگاهی دست پیدا کند تا آنچه پیش رو دارد را بهتر ببیند. به بیان دیگر، کوچ درون فرد، فضایی مانند یک اتاق ایجاد می کند تا به اطراف اتاق نگاه کند و ببیند چه چیزی اضافی است، چه چیزی باید جابه جا شود و چه جاهای خالی ای وجود دارد که باید پر شود. در نهایت این کوچی است که با شناختی که نسبت به مسئله بدست می آورد، تصمیم گیری نموده و به آن متعهد می­شود.

تفاوت چشمگیری بین آموزش دادن به افراد و کمک به آنها برای یادگیری وجود دارد. در کوچینگ، اساساً کوچ به کوچی کمک می کند تا عملکرد خود را بهبود بخشد: به عبارت دیگر، به آنها کمک می کند تا یاد بگیرند.

مربیان خوب بر این باورند که افراد همیشه پاسخ مشکلات خود را دارند اما می دانند که ممکن است برای یافتن پاسخ به کمک نیاز داشته باشند.

کوچینگ به فرد کمک می کند پتانسیلهای خود را بالفعل نماید و عملکرد خود را حداکثر نماید.

تاریخچه کوچینگ

حول واژه ی “کوچینگ” تعارف متعدد و بعضاً متضادی وجود دارد. یکی از بهترین تعریف های این واژه را سقراط ارائه کرده است:

من نمی توانم به هیچ کسی هیچ چیزی بیاموزم ،فقط می توانم آنها را مجبور کنم که فکر کنند.

یکی از دلایلی که باعث شده برای این واژه تعاریف متعددی وجود داشته باشد این است که در بدو ورود این مفهوم به امریکا ،افراد متفاوتی از این واژه استفاده کردند. تا به امروز بسیاری از افرادی که در این حوزه اطلاعی ندارند تصور می کنند کوچ ها مانند مربی های ورزشی هستند که به افراد خود می گویند چه کاری انجام دهند و چه کاری غلط است.

بسیاری از کوچ ها برای متمایز کردن زمینه کاری خود عناوین دیگری را به این واژه اضافه می کنند برای مثال کوچ سلامت، کوچ مسیر شغلی، کوچ مدیریتی و ... .

در دهه ۱۹۷۰، پیش از اینکه اصطلاح “life coaching “ رواج پیدا کند، مربی تیم تنیس هاروارد “تیم گالوی” متوجه شد که افراد تیم هنگامی که به آنها نحوه یادگیری آموزش داده می شود بیشتر از موفقیت لذت می برند تا زمانی که به آنها تکنیک های پرتاب توپ گفته می شود. او دریافته بود که حریفی که درون ماست بسیار چالش برانگیزتر است نسبت به حریف آن طرف تور. او این مفاهیم را در کتابی به نام “بازی درونی تنیس” در سال ۱۹۷۴ منتشر کرد و سپس آنها را در زندگی و کار مورد استفاده قرار داد.

کمی بعد از اینکه کار “گالوی” شناخته شد، راننده سابق ماشین های مسابقه ای با این مفهوم آشنا شد و آن را در زندگی خود به کار گرفت.”جان ویتمور” به همراه همکارش، “بازی های درونی” را به بریتانیا معرفی کردند و تکنیک های ورزش و کسب و کار را توسعه بخشیدند و مفهوم “کوچینگ عملکردی “ را ابداع کردند. کتاب “کوچینگ برای عملکرد” جان ویتمور به ۱۹ زبان ترجمه شده است.

هسته اصلی کوچینگ عملکردی، یادگیری خود محور است. چیزی که تیم گالوی آن را “آموزش‌ یادگیری به مردم” معرفی می کرد. کوچ ها این کار را از طریق پرسیدن سوال های باز انجام می دهند و باعث می شوند افراد در درون خود متمرکز شوند. تعجب آور است که پاسخ های بسیاری در فضای آرام ذهن پنهان می ماند، پاسخ هایی که به دلیل سرعت گذر زندگی، اتفاقات گذشته و پیچ و خم های آن که ممکن است دیروز یا ۵۰ سال پیش اتفاق افتاده باشد، مفقود شده اند.

در حال حاضر میزان اقبال در بکارگیری کوچینگ رو به افزایش است و بسیاری از شرکت ها در آمریکا و انگلستان یا کوچ ها را استخدام می کنند و یا نیروهای خود را آموزش می دهند تا به کوچ تبدیل شوند، این امر در اروپا و آسیا هم در حال گسترش می­باشد.


دپارتمان تخصصی خدمات کوچینگ گروه مشاوره منابع انسانی استارکو، با به بهره گیری از کوچ های حرفه ای دارای گواهینامه های معتبر بین المللی به ارایه خدمات کوچینگ در سطوح فردی، تیمی و سازمانی می پردازد.

برای درخواست خدمات کوچینگ استارکو می توانید از طریق این صفحه اقدام نمایید.